ایران جزو 5 قدرت سایبری
روزنامه دیلیتلگراف-تهدید سایبری که در ماههای اخیر بزرگنمایی آن در دستور کار ویژه مقامات آمریکایی قرار گرفته توسط کیت الکساندر رئیس سابق آژانس امنیت ملی آمریکا هم مورد تأکید قرار گرفت. وی میگوید ایران در کنار آمریکا، انگلیس، اسرائیل و روسیه یکی از 5 بازیگر بزرگ عرصه سایبری است. بزرگترین تهدیدی که وجود دارد، حملهای فاجعهبار به زیرساختهای انرژی است. ما برای چنین چیزی آماده نیستیم .
وَ لَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً)؛ (نساء: 14)
و خداوند هرگز بر [زیان ]مؤمنان برای کافران راه [تسلطی] قرار نداده است.
خواهند گفت که باید دولت مطبوع انها بر سر کار بیاید. تا اینکه تحریم ها رفع شود.
زمانی که صدام شهرهای ایران را موشک باران و بمباران می کرد، تیمسار آبشناسان نامهای به صدام نوشت که خیلی خواندنی است و یکی از افتخارات ارتش جمهوری اسلای ایران است...
«اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب میداند و نظریهپرداز جنگی است، پس به راحتی میتواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوهای که میپسندد، بجنگد؛ نه اینکه با بمب افکنهای اهدایی شوروی، محلههای مسکونی و بیدفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد».
در جواب نامه، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژهاش به دشت عباس فرستاد تا به تیمسار آبشناسان یک جنگ تخصصی را نشان بدهد.
سالها قبل در اسکاتلند، تیمسار آبشناسان، ژنرال عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتشهای منتخب جهان دیده بود. آنجا گروه او اول شد و عراقیها هفتم شدند. حالا در میدان جنگ حقیقی دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانی، لشکرش را شکست داد و خود او را اسیر کرد.
زنده باد یاد دلیر مردان سرزمینم ..
در حــــریم قدســـــیت بـــــال مـــناجاتی بـده
گنـــــبدت دل می بــــرد وقــــت ملاقاتی بـده
دست هایم خالی از پیش است ســـوغاتی بـده
من فقیرم تکه نـــــانی بهـــــر خـــــیراتی بــده
از کـــــنار تـــــو گــــدا با دست خالی رد نشد
نیست عاقل هر کسی دیوانه ی مشهد نشد
از دم گــــرمت مســـیحا صـاحبِ دم می شود
بی تو باشم حضرت خورشید سردم می شود
نــــان بـــرای بـــردن و خوردن فراهم می شود
مــــن زیـــادیم فقط از سـفره ات کم می شود
مـــا لـــب تشـــنه لب دریایمان پیش شماست
هر کجا باشیم هم یک پایمان پیش شـماست
این حرم را چشــمهای تــار می خواهد چه کار؟
پنجـــره فــولاد تــــو بیـــمار می خـواهد چه کار؟
دل به تو بسته طناب دار می خــواهد چــه کار؟
خوب مداوایش کند اسرار می خواهد چــه کار؟
پنـــــجره فــــــولاد تـــــو بیـــمار را آورده اســـت
تو جوابــــش را بـــده دکــتر جوابش کرده است
بر خلاف دست، چشمم پر تر از این حرف هاست
آب سقا خانه ات تب بُرتر از این حرف هاست
این گرفتارت شدن ها حُر تر از این حــرف هاست
نان بدون عشق تو آجرتر از این حرف هاست
در رواق تــــو تــــمامی جــــهان جــا می شـود
زودتــر از گــــفتن حــــاجت گـــره وا می شــود
راه افـــتادی و زیـــــر پـــــات ایــــران ســـاخـتند
تـــــکه ای از خــــاک ایران را خراسان سـاختـند
با وجود تـــو در ایـــــن کشور مسلمان سـاختند
تو همان لطفی که در پاسخ به سلمان ساختند
در نگـــــه داری تـــو خــــود را نشــان دادیم ما
تـــــا ابــــد مـــــدیون زنهـــــای ســــنابادیــم ما